پزشکی بر سر دوراهی و ارتکاب جرم
یادداشت من با موضوع رازداری پزشکی در روزنامه جوان و همشهری و سایت فرارو چاپ شد
اصل رازداری پزشکی و حریم خصوصی بیماران یکی از مهم ترین وظایف اخلاقی در حیطه پزشکی است که دارای سابقه دیرینه در دنیای پزشکی است در بیان علت و فلسفه آن می توان به احترام به اتونومی بیمار و نیز جلوگیری از آسیب رساندن به رابطه ای که موضوع آن اعتماد است اشاره نمود لذا در اکثر کدهای اخلاقی انجمن ها و تشکل های حرفه ای پزشکی به مسئله حریم خصوصی و رازداری تأکید فراوان شده و حتی در برخی از کشورها در این مورد قوانینی وضع شده،از طرفی لزوم رازداری یک امر مطلق نیست و ممکن است شرایطی پیش آید که پزشک ناگذیر به نقض رازداری باشد.
سوالی که مطرح است این است که:چنانچه پزشک در ارتقای عملیات پزشکی متوجه ارتکاب جرم یا جرایمی از ناحیه بیمار شود تکلیفش چیست؟
ماده 648 ق.م.ا موارد نقض رازداری را در موارد قانونی مجاز می کند حال منظور از این موارد قانونی چیست؟
از جهت دیگر پیروی از قانون برای همه ی مردم جامعه در هر سمتی که باشند الزامی است همچنین رعایت حریم حفظ شحصی افراد یکی از اساسی ترین وظایف هر فردی است و در مورد پزشکان این اصل از اصول بنیادین حرفه آنهاست پس پزشکی که بین حفظ رازداری بیمارش و رعایت موارد قانونی مذکور در ماده 648 باید یکی را انتخاب کند به هر حال مجبور به زیر پا گذاشتن یکی از اصول است و به نظر می رسد که می بایست برای این مشکل راه حلی پیدا کرد هر چند وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی اقدام به تصویب منشور حقوق بیمار نموده و لیکن به نظر میرسد نواقص موجود در مفاد منشور و خصوصا عدم تأمین ضمانت اجرای مؤثر قانونی، همچنین با وجود کاستی های موجود در قوانین کیفری در این زمینه،مقررات قانونی موجود نمی تواند مشکلات و معضلات بیماران دردمند را پاسخگو باشد. به عبارت دیگر حقوق بیمار همان انتظاراتی است که او از موسسات خدمات پزشکی درمانی دارد یعنی بیمار بدون در نظر گرفتن سن-جنس-نژاد و دیگر تفاوت های موجود حق آگاهی،احترام،رازداری،حفظ حریم شخصی، دریافت مراقبت ها و درمان صحیح، حفاظت و اعتراض را دارد و وظیفه پزشک و پرستار نیز رعایت حقوق بیمار است. مطابق بند 7 منشور حقوق بیمار در ایران بیمار حق دارد از رازداری پزشک و دیگر اعضای تیم معالج برخوردار باشد. رعایت اصل رازداری احترام به حریم خصوصی بیماران و رعایت اصل اتونومی که همان احترام به خودآئینی بیمار است را در پی دارد. نکته ی مهم این که در تمام این شرایط پزشک باید منافع آشکارسازی را با مضرات آن سبک و سنگین کند و در نهایت تصمیم گیری کند. همچنین نهایت سعی و کوشش خود را مصروف کند که از ناحیه ی این آشکارسازی کم ترین ضرر متوجه بیمار شود از جمله این که به دادن حداقل اطلاعات بسنده کند و دیگر این که اطلاعات را فقط به کسانی بگوید که برای دفع خطر به این اطلاعات نیازمند هستند و در نهایت تا جایی که ممکن باشد سعی کند در این آشکارسازی بیمار را همراه خود کند و رضایت او را جلب کند.
در بیان پاسخ به سوال طرح شده می توان گفت که چنانچه پزشک در راستای عملیات پزشکی متوجه ارتکاب جرم یا جرایمی از ناحیه بیمار شود تکلیفش را نمی توان بصورت مطلق در مورد همه ی جرایم به یک صورت بیان نمود. زیرا که با توجه به اهمیت و ضرورت اصل رازداری، پزشک میبایست در حفظ اسرار بیمارش کوشا باشد اما در مواردی که در قوانین مختلف مورد بررسی قرار گرفت دریافتیم که رازداری بصورت مطلق نبوده و استثتائاتی نیز خواهد داشت. چرا که اگر پزشک به صورت اخلاقی حرفه خود در همه حال پایبند بوده و در صورت آگاهی از ارتکاب جرم توسط بیمار باز هم رازداری بیمارش را در اولویت قراردهد، وظیفه ی انسانی خویش را زیر پا نهاده، مطالعات انجام شد بیانگر ضرورت حفظ رازداری در غیر از موارد استثنایی می باشد و پزشک را در مورد ارتکاب جرم ملزم به نقض رازداری کرده اند.